جدول جو
جدول جو

معنی مایوس کردن - جستجوی لغت در جدول جو

مایوس کردن
نومید کردن دلسرد کردن نا امید کردن نومید ساختن
تصویری از مایوس کردن
تصویر مایوس کردن
فرهنگ لغت هوشیار
مایوس کردن
نومید کردن، ناامید کردن، محروم ساختن، وازده کردن، ناکام کردن
متضاد: امیدوار کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دَ تَ)
بی امید کردن. (ناظم الاطباء). نومید کردن. ناامید ساختن
لغت نامه دهخدا
تصویری از سالوس کردن
تصویر سالوس کردن
حیله کردن مکر ورزیدن فریب دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مامور کردن
تصویر مامور کردن
گماشتن، منصوب کردن گماردن مامور ساختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از محبوس کردن
تصویر محبوس کردن
زندانی کردن حبس کردن زندانی کردن: او را بگرفتند و محبوس کردند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از محسوس کردن
تصویر محسوس کردن
سهشاندن، آشکار کردن مورد حس و درک کردن، آشکار کردن
فرهنگ لغت هوشیار
ور انداختن، کهنه کردن فرسودن، ناپدید کردن کهنه کردن، فرسوده ساختن، ناپدید کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معیوب کردن
تصویر معیوب کردن
آکدار کردن دارای عیب نقص کردن عیب ناک کردن: (میتنی تاری که جاروبش کنند میکشی طرحی که معیوبش کنند) (پروین اعتصامی. 118)، به عیب نقص نسبت دادن
فرهنگ لغت هوشیار
انس دادن، آمخته کردن، عادت دادن، الفت دادن، مالوف کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از مقیاس کردن
تصویر مقیاس کردن
Scale
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از محبوس کردن
تصویر محبوس کردن
Maroon
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از معکوس کردن
تصویر معکوس کردن
Invert
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از چالوس کردن
تصویر چالوس کردن
Furrow
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از محبوس کردن
تصویر محبوس کردن
бросить
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از محبوس کردن
تصویر محبوس کردن
achterlaten
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از چالوس کردن
تصویر چالوس کردن
犁沟
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از مقیاس کردن
تصویر مقیاس کردن
масштабути
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از معکوس کردن
تصویر معکوس کردن
інвертувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از محبوس کردن
تصویر محبوس کردن
залишити
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از چالوس کردن
تصویر چالوس کردن
orać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مقیاس کردن
تصویر مقیاس کردن
масштабировать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از معکوس کردن
تصویر معکوس کردن
инвертировать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از چالوس کردن
تصویر چالوس کردن
бороздить
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از چالوس کردن
تصویر چالوس کردن
орати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مقیاس کردن
تصویر مقیاس کردن
skalować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از معکوس کردن
تصویر معکوس کردن
odwracać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از محبوس کردن
تصویر محبوس کردن
porzucić
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از معکوس کردن
تصویر معکوس کردن
umkehren
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از محبوس کردن
تصویر محبوس کردن
zurücklassen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از چالوس کردن
تصویر چالوس کردن
pflügen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مقیاس کردن
تصویر مقیاس کردن
escalar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از معکوس کردن
تصویر معکوس کردن
inverter
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از محبوس کردن
تصویر محبوس کردن
abandonar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مقیاس کردن
تصویر مقیاس کردن
schalen
دیکشنری فارسی به هلندی